اللهم عجل الولیک الفرج
ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاه های ایران

 حکایت تقلید
من فقط یک مثال در زمینه تقلید می زنم شما تا آخرش را می خوانید: 


شکارچیان اروپا برای شکار میمون سالم و زنده به جنگل می روند میمون ها در آن طرف رودخانه هستند و شکارچیان این طرف رودخانه, قبلا جلوی درختها و یا رودخانه ای که محل آمد و شد میمون هاست کاسه های سریشم می گذارند خودشان هم شبیه به همان کاسه ها را آن طرف تر می چینند منتهی کاسه های پر از آب را ! کنار آن ها می نشینند.
میمون ها هم می آیند کنار کاسه ها – کاسه های سریشم – می نشینند.شکارچی ها دست در کاسه می کنند سپس دست هایشان را بلند می کنند میمون ها هم همین کار را می کنند اینها مدتی نگه می دارند, میمون ها هم نگه می دارند بعد درست مثل تیمم می گذارند روی پیشانی آن ها هم می گذارند روی پیشانی, این ها دستهایشان را می کشند روی چشم ها و صورتشان آن ها هم می کشند, این ها رو به خورشید می ایستند ان ها هم می ایستند, خوب خشک می شود !

اما بعد که می خواهند چشم هایشان را باز کنند باز نمی شود ! و شکارچی ها می روند و می گیرندشان !

  روشن شد!


 




ارسال توسط مصطفی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد